تمام خواب هایت را از چشـم تنهایی ببینی
یتیم شوی در تحقیر تخت خواب های معشوق ندیده باز کنی سر صحبت را
با آهنگ های قدیمی اکران شوی .. بدون مجوز .. در خاطرۀ فیلم های مشترک
پانسمان ببندی خودت را از زخم آغوش های درنده
عتیقه شوی... خاک خوردۀ خاطرات سمسار ندیده
...